نباید

نباید حالا که حالم یه ذره بهتر شده بوود دوباره ااونجا میرفتم،  ... دوباره اون منظره و من و آشوب دلم

هنوز بعد از 4 سال برام حس خاص و داره ، بعد از سه ماه و نیم دوباره وسوسه شدم....و رفتم ! اما نه تنها...

یکی که شاید هیچی نمیدوونست از اینکه اوونجا چقدر برام مقدسه اما وجودش دلگرمی بوود، اما رفتن و یاداوری همه چیز کار خودشو کرد

نمیدوونم چی میشه که همیشه یه جای کار تو همه ی مسائل باید بلنگه...!!!

چی میشه که هر چیز خووبی دووم نمیاره؟؟؟ چرا حتمن باید به مشکلی وجود داشته باشه که آدم اوون آزاری که همیشه میبینه رو ازش در امان نباشه؟ مثلا اگه یه مقدار از 10000 مشکل رووحیت بهتر شد اوضاع جسمیت به طرز عجیبی بهم بریزه! اگه الان داری میخندی نیم ساعت بعد شک نکن از دماغت دروومده!

اگه الان واسه یه چیزی داری ذوق میکنی بیخوده چون تو همون موضوع یه چیزی پیش میاد که تو از اوون شور پشیمون بشی... اگه الان همه چی اوکیه تو باید دنبال مشکل بگردی چون اونوقت خودش ناغافل میاد سراغت...

اگه به یه چیزی رسیدی که خوشحالی و به خاطر داشتنش به خودت افتخار میکنی خیلی زودتر از اوون چیزی که فکرشو میکنی از دستش میدی و هزار تا اگه و اگه دیگه .....

هر چیزی که بهش دل ببندی و باید منتظر از دست دادنش باشی!  هیچ چیز تو دنیا به آدم وفادار نمیمونه!

سزای هر بدی که بکنی و صد در صد میبینی ، اما اگه خوبی کنی نباید منتظر پاداش و سزای خوب باشی...

در هر صورت فرق نمیکنه که بد باشی یا خوب...

میدونم زندگی بدون اینا معنی پیدا نمیکنه ، میدوونم با همین چیزاس که قشنگی ها معلووم میشه ، میدونم کلی چیزای خوب و انرزی های مثبت هست که بتونی زندگی کنی!

همه سعی بر این کار دارن

اما خب آدم بعضی وقتا کلافه میشه دیگه ، بعضی وقتها نمیکشه دیگه

بعضی وقتها هیچ راهی واسه خوب شدن حالت پیدا نمیشه

بعضی وقتها میای اینقد مینویسی مگه اینکه تموم شن

فقط تو فیلماس که وقتی خدارو صدا میکنی بلافاصله معجزه میشه یه دقیقه بعدش خدا به دادشوون میرسه، من سال ها هم داد بزنم صدام فقط به گوش خودمم به زور میرسه...

من بنده ی خوب نیستم

اما چیزای خوب و خوش هم دیگه نمیخوام .... هر چقدر زورت میرسه همه چی و برام تلخ کن

خودمم نمیفهمم دقیقا الان کدومشونم اما تا اوومد همه سرازیر شدن... چون نمیدوونم الان چمه، اما دوس دارم این حال و روزمو

درد زخم و طعم تلخ خیلی دیر پاک میشه....خیلی دیر محو میشه خیلی اثرشون بیشتر از یه حس خووب و خوش و شیرینه

با این اوصاف امید و اندیشه ی مثبت و این قبیل کلمات فعلا برام بی معنی شده....

سایت سرگرمی